ماه و ماهی

ماه و ماهی

من جمله تو بودم و نمے دانستم ...

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
پیوندها

دلتنگی برای یار مهربان....

چهارشنبه, ۱۶ آبان ۱۳۹۷، ۰۶:۴۲ ب.ظ

باید اعتراف کنم که مدت زیادی هست که از خوندن کتاب فاصله گرفتم... 

تو اینجور موقع ها برای اینکه خودم رو تسلی خاطر بدم... با خودم میگم خب سرم شلوغ بوده... فرصت نکردم!!! 

اما خودم... خود واقعیم... یعنی همون وجدانم  یه سری تکون میده و با تاسف بهم میگه:

 نخیر خانوم خانوما خیلی هم وقت اضافی داشتی الکی هدر دادی...!!! 

و منم به ناچار تصدیقش میکنم...  😑😑

و اعتراف دوم اینکه از وقتی این گوشی هوشمند جایگزین گوشی ساده و معمولی قبلیم شد‌.. این اتفاق افتاد... 

مثلا بجای خرید کتاب پی دی اف دانلود میکنم و بعد از یه چند روز میذارمش کنار... چون خوندن کتاب توی گوشی همراه  واقعا خسته کننده ست... البته از نظر من...

و بعدم اینکه اصلا حس ورق زدن کتاب و لمس کاغذ یه لذت دیگه ای داره😇

ولی انصافا قیمت کتاب هم خیلی بالا رفته و کتابخونه ها هم کتابهای جدید رو خیلی دیر میارن... متاسفانه و بیشترشون هم آپدیت نیستند... یسری کتاب کهنه و قدیمی... 😟😟

یادمه وقتی نوجوون بودم خوره کتاب رمان بودم و هر چی کتاب رمان بود رو خونده بودم..کتاب بر باد رفته و سینوهه بهترین کتابهایی بود که خوندم...حتی یادمه یه شب که برق رفته بود و منم طبق معمول مشغول خوردن کتاب برباد رفته بودم دلم نیومد بذارمش کنار و زیر نور شمع به خوردن ادامه دادم😁

بعد از اون هم کم کم به خوندن کتابهای مذهبی رو آوردم و بهترین کتاب دینی که مطالعه کردم کتابی بود درباره ی زندگی پیامبر ص قبل و بعد از بعثت... ( یه کتاب دوجلدی و قطور که اسمش یادم نمیاد فقط یادمه حتی نقشه های توی کتاب رو هم میخوندم و حفظ میکردم😂) 

 کتاب زندگی نامه ی شهدا..خصوصا شهدای شاخص... سری کتابهای نیمه ی پنهان ماه که از زبان همسرانشون بود.. نگاه من رو به شهید و شهادت تغییر داد و چه اشک ها که پای خوندن اون کتابها نریختم😢😢

یادمه بعد از خوندن کتاب شهید میثمی و شهید چمران حالم تا چند روز دگرگون بود... یا کتاب دختری کنار شط!! 

بعد ازخوندن اون کتاب که درباره ی دختری جنوبی که در زمان جنگ و حمله ی عراق پرستار وامدادگر بود و آرزوی شهادت داشت و چقدر برای رسیدن به آرزوش تلاش کرد و خودش رو پاک و خالص کرد و برای مبارزه با نفس چه سختی ها که به خودش نداد... ودست آخر هم به آرزوش رسید و شهید شد... 

همه ی اینها یه طرف و خوندن کتاب شعر و ادبیات یه طرف دیگه...خصوصا کتابهای اشعار عاشقانه و غزل که اون هم مختص دوره ی فوران احساسات نوجوانی بود... 😁😁

یادمه به مدد تفال هر شب به جناب حافظ دیگه تقریبا بیشتر اشعارش رو از حفظ شده بودم... 

شرکت توی دوره ی شش ساله ی سیر مطالعاتی کتابهای استاد مطهری جزء بهترین و شیرین ترین خاطرات کتابخونی منه!!!  و چقدر شیرین بود خوندن کتابهای استاد... انقدر سلیس و روان توی آثارشون سخت ترین مفاهیم دینی،سیاسی، و اجتماعی رو بیان کردند که موقع خوندن کتابهاشون احساس میکنی پای منبرشون نشستی... 😇

یاد همه ی اون روزای خوب بخیر!! 

دلم برای حس خواب آلودگی بعد از خوندن کتاب حسابی تنگ شده... برای نشونه گذاشتن لای کتاب... برای غرق شدن توی دنیای نویسنده... 

افسوس که این روزا سهم مطالعه ام به گشتن توی چنتا وب و کانال خبری خلاصه شده... 

دلم میخواد به اونروزا برگردم... 😢





موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۷/۰۸/۱۶
**روشنا **

نظرات  (۴)

من میشینم کتاب زندگی نامه شهدا رو میخونم دو هفته تو فضای معنوییم
بعد میشینم شعر میخونم دو هفته تو فضای عرفانیم
بعد میشینم رمان میخونم دو هفته تو فضای شکست عشقیم
اصن نگم براتون

پاسخ:
خوبه که همه ی فضا ها رو تجربه میکنی فقط 
بپا خیلی فضا به فضا نشی
ضرر داره... 😁😁
من کلا تو فضام خواهر
پاسخ:
پس دست ما رو هم بگیر خواهر😁
ای بابا خجالتم ندین
پاسخ:
😁😁😁
۱۷ آبان ۹۷ ، ۰۷:۰۱ فاطمه سادات داوری
خیلی عالی بود همش رو خوندم.
پاسخ:
ممنون عزیزم
خوشحالم که کم کم خانوما هم به وبم سر میزنن😇

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">