ماه و ماهی

ماه و ماهی

من جمله تو بودم و نمے دانستم ...

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
آخرین نظرات
پیوندها

از امام صادق (علیه السلام) نقل شده که فرمودند:

«همانا امام سجّاد (ع) براى مصائب پدرش، چهل سال گریه کرد که روزهایش را روزه گرفت و شب هایش را با عبادت به سر مى‏آورد. 

هر گاه وقت افطار مى‏ شد، خدمتکار خانه، آب و غذاى آن حضرت را مى ‏آورد و نزد او مى ‏نهاد و مى ‏گفت: 

«اى مولاى من بخور.» 

امام سجّاد (ع) مى ‏فرمود:

«پسر رسول خدا (صلى اللَّه علیه و آله) گرسنه کشته شد. پسر رسول خدا (ص) تشنه کشته شد.»

این جمله‏ ها را پیوسته تکرار مى ‏کرد و مى ‏گریست تا اینکه غذایش از اشک هاى چشمش‏ تر مى ‏شد، و آب آشامیدنى اش با اشک چشمانش مخلوط مى ‏شد.  

حال او این گونه بود تا به دیدار خداوند شتافت.»

***

ابن طاووس، على بن موسى، «غم نامه ی کربلا»، ترجمه اللهوف على قتلى الطفوف، تهران،  نشر مطهر، چاپ اوّل، 1377، صص صص 226- 227.



۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۹۷ ، ۱۲:۴۴
**روشنا **

سلام آقاجان! 

هر چند همین نزدیکی ها در جوار بارگاه نورانیتان بهترین لحظات را سپری کردم... اما گاهی آنقدر از این روزگار و آدمهایش سینه ام به تنگ می آید که فقط و فقط با نفس کشیدن در هوای شما گشاده می شود.. و چه گشایشی.. 

بودن در کنار شما آرام ترین و برقرارترین لحظه ها را رقم می زند برای روح آشفته و جسم سخت درمانده ام... 

کاش میشد باز هم در جوار شما ماوا بگیرم  که سخت به آغوش گرم و مهربانتان نیازمندم... درست شبیه همان آهو... 

۳ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۷ ، ۱۴:۱۴
**روشنا **

چه جمعه دلگیری! بود...


حسین (ع) شهید شد

عباس از فرات برنگشت

اکبر و قاسم رفتند

علی اصغر پرپر شد

زینب به اسارت رفت


و جمعه هم گذشت...


و ...


مهدی فاطمه هم نیامد... 

۸ نظر موافقین ۸ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۷ ، ۲۳:۱۶
**روشنا **

ای ساربان...! 

آهسته ران... کارام جانم

می رود... 

۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۹۷ ، ۲۳:۴۴
**روشنا **

۳ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۹۷ ، ۱۹:۵۷
**روشنا **

أَلسَّلامُ عَلَى الْجُیُوبِ الْمُضَرَّجاتِ، أَلسَّلامُ عَلَى الشِّفاهِ الذّابِلاتِ، أَلسَّلامُ عَلَى النُّفُوسِ الْمُصْطَلَماتِ،
سلام بر آن گریبآن‌هاى چـاک شده، سلام بر آن لب‌هاى خشکیده، سـلام بر آن جآن‌هاى مستأصل و ناچار،

أَلسَّلامُ عَلَى الاَْرْواحِ الْمُخْتَلَساتِ، أَلسَّلامُ عَلَى الاَْجْسادِ الْعارِیاتِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْجُسُومِ الشّاحِباتِ،
سـلام بر آن ارواحِ (از کالبد) خارج شده، سلام بر آن جسـدهاى عـریان و برهـنه، سـلام بر آن بدن‌هاى لاغر و نحیف،

أَلسَّلامُ عَلَى الدِّمآءِ السّآئِلاتِ، أَلسَّلامُ عَلَى الاَْعْضآءِ الْمُقَطَّعاتِ، أَلسَّلامُ عَلَى الرُّؤُوسِ الْمُشالاتِ، 
سلام بر آن خون هاى جارى، سلام بر آن اعضا قطعه قطعه شده، سلام بر آن سرهاى بالا رفته (بر نیزه ها)،أَلسَّلامُ عَلى مَنْ نُکِثَتْ ذِمَّـتُهُ، 

سلام بر آن کسى که عهد و پیمانش شکسته شد،

أَلسَّلامُ عَلى مَنْ هُتِکَتْ حُرْمَتُهُ، 
سلام بر آن کسى که پرده حُرمتش دریده شد،

أَلسَّلامُ عَلى مَنْ اُریقَ بِالظُّـلْمِ دَمُهُ، 
سلام بر آن کسى که خونش به ظلم ریخته شد،

أَلسَّلامُ عَلَى الْمُغَسَّلِ بِدَمِ الْجِراحِ، 
سلام بر آن‌که با خون زخم هایش شست و شو داده شد،

أَلسَّلامُ عَلَى الْمُجَـرَّعِ بِکَأْساتِ الرِّماحِ 
سلام بر آن‌که از جام‌هاى نیزه‌ها جرعه نوشید،

أَلسَّلامُ عَلَى الْمُضامِ الْمُسْتَباحِ، 
سلام بر آن مظلومى که خونش مباح گردید،

أَلسَّلامُ عَلَى الْمَنْحُورِ فِى الْوَرى، 
سلام بر آن‌که در ملا عام سرش بریده شد،

أَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْـلُ الْقُرى، 
سلام بر آن‌که اهل قریه‌ها دفنش نمودند،

أَلسَّلامُ عَلَى الْمَقْطُوعِ الْوَتینِ، 
سلام بر آن‌که شاهرگش بریده شد،

أَلسَّلامُ عَلَى الْمُحامی بِلا مُعین، 
سلام بر آن مدافع بى‌یاور،

أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیبِ، 
سلام بر آن محاسن بخون خضاب شده،

أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریبِ، 
سلام بر آن گونه خاک آلوده،

أَلسَّلامُ عَلَى الْبَدَنِ السَّلیبِ، 
سلام بر آن بدن جامه به غنیمت رفته،

أَلسَّلامُ عَلَى الثَّغْرِ الْمَقْرُوعِ بِالْقَضیبِ، 
سلام بر آن دندآن‌هایی که با چوب خیزران زده شده،

أَلسَّلامُ عَلَى الرَّأْسِ الْمَرْفُوعِ، 
سلام برآن سرهای بالای نیزه رفته

التماس دعا


۲ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۹۷ ، ۱۸:۳۲
**روشنا **

گاهی یک عکس می تواند روضه باشد.. 

نعل تازه.. 

اسب نیرومند.. 

پیکری با هفتاد و اندی زخم افتاده بر روی زمین... 

آجرک الله یا صاحب الزمان... 

۲ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۹۷ ، ۱۴:۵۵
**روشنا **

بلند مرتبه شاهی ز صدر زین

ا

ف

ت

ا

د

اگر غلط نکنم عرش بر زمین

افتاد... 

۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۹۷ ، ۱۴:۲۷
**روشنا **

مکن ای صبح طلوع...! 

۱ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰ ۲۹ شهریور ۹۷ ، ۰۰:۳۰
**روشنا **

این قانون نانوشته‌ی مردهاست لابد که توی کشاکش معرکه‌های سخت، پشت‌شان به برادرهاشان محکم می‌شود، گرم می‌شود؛ به برادرهای راستین.

موسی(ع)، هنگامه‌ی بعثت و رسالت، از خدا خواسته بود برادرش را همراهش کند، بلکه پشتش محکم بشود،دلش گرم بشود. گفته بود؛ اُشدُد بِه اَزری*. گفته بود؛ پشتم را به هارون محکم کن.

داشتم توی قرآنم از روی «اُشدد به ازری» می‌گذشتم. بعد فکر کردم معلوم می‌شود وقتی مرد، کنارِ نهر، دانست بی‌برادر شده، چرا باید گفته باشد اِنکَسَر ظَهری.. کمرم شکست

***

زینب، فصاحت: " وا أخاه! وا عباساه! وا ضیعتنا بعدک!" و بکین النسوة، و بکی الحسین معهن قال: " وا ضیعتنا بعدک." 

بارها خواندم. بارها خواندمش. اولش مثل همه صحنه های دیگر بود. مرد تنهای مهربان من داشت از دنیای نامهربان ها باز می گشت. مثل این همه بار که رفته بود و تنهاتر بازگشته بود. این بار اما...مثل آن بارها نبود. آن بارها...به زنان گفته بود که گریه نکنند. سیلی به صورت نزنند. گریبان پاره نکنند. این بار اما زینب(س) فریاد زد: " برادرم!...عباسم! پس از تو ما از دست رفتیم." و زنان با او گریستند و او هم با زنان گریست و گفت" بعد از تو ما از دست رفتیم". این بار نگفت گریه نکنید. سیلی به صورت نزنید. گریبان پاره نکنید. نشست پای روضه زنان و بسیار گریست. حالا...امروزها... حرف عباس ِ تو که می شود این لحظه هایت آتشم می زند تنهای مهربان من... 

***

برادر که رسید بالای سرش..

گفت: حسینم! 

جهانم را خون گرفته.. 

و دلم را حسرت دوباره دیدنت... 

۲ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰ ۲۷ شهریور ۹۷ ، ۱۲:۰۷
**روشنا **